پدیده مسافرت از محلّی به محلّی و از کشوری به کشوری دیگر، بدون آنکه قصد مهاجرت یا اقامت مستّمر یا اشتغال به کار در بین باشد، در حال حاضر به عنوان جهانگردی خوانده میشود. در گذشتههای دور مردان جسوری که سیّاح خوانده میشدند، نظیر “ابن بطوطه”، “ناصر خسرو”، “مارکوپولو” و... برای اقناع حسّ کنجکاوی یا به دلایل مذهبی و یا شناخت آنچه که در نقاط دیگر جهان میگذرد و آشنایی با منشها و رفتار مردمان مختلف جهان، بار سفر میبستند. از طرف دیگر قرنها پیش از میلاد مسیح فینیقیها که مردمی تجارت پیشه بودند از طریق دریا و زمین برای عرضه و فروش محصولات خود و خرید اجناس و محصولات دیگران اقدام به سفر میکردند و این شجاعت و استقبال از خطر آنان، راه را برای اشاعه تمدن و گسترش فرهنگ اقوام مختلف و آشنا ساختن آنها با یکدیگر گشود.
اصطلاح جهانگرد(Tourist) از قرن نوزدهم معمول شد. در آن زمان اشرافزادگان فرانسه برای تکمیل تحصیلات خود، اقدام به مسافرت مینمودند که به آنها توریست گفته می شد؛ بعدها در فرانسه این اصطلاح در مورد کسانی به کار رفت که برای سرگرمی و وقت گذرانی و گردش به فرانسه سفر میکردند. به مرور زمان با تعمیم بیشتر به کسانی اطلاق شد که اصولاً به منظور وقتگذرانی و گردش به سفر میرفتند. از همان زمان توریسم و توریست به مسافرینی گفته شد که هدف آنها استراحت، گردش، سرگرمی و آشنایی با مردم بود؛ نه کسب درآمد و اشتغال به کار. در زبان فارسی دو واژه جهانگردی و جهانگرد، جای توریسم و توریست را گرفت.
توسعه جهانگردی و پیشرفت آن زمانی شروع شد که از یک سو قوانین و مقرارتی در زمینه حق مرخّصی برای کارمندان و کارگران به مرحله اجراء در آمد و از طرف دیگر بالا رفتن سطح زندگانی مردم در کشورهای صنعتی، امکان مسافرت را ایجاد کرد. این دو عامل همراه با حسّ کنجکاوی آنان نسبت به وضع زندگی و پیشرفت سایر ملل بود که به توسعه جهانگردی کمک شایانی کرد. علاوه بر اینها افکار روشنفکران در مورد بهبود بخشیدن به وضع کلّی اجتماعی خود و ضرورت دوری از محیط کار و فشارها و ناراحتیهای عصبی ناشی از تکامل و توسعه صنعتی و اشاعه زندگی ماشینی، همگی باعث شد که جهانگردی به عنوان یک پدیده اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
غلامحسین کریمی دانش آموخته رشته برنامه ریزی توریسم،مدرس دانشگاه و عضو پیوسته انجمن علمی گردشگری ایران |