صبر اولسا کونول، قیش دا گئده ر، شخته ده، قاردا
بایرام دا گلر، آردیجا بولبولده، باهاردا
بیر آزجا گولوم سن بو غم فرقته دؤزسن
هیجراندا چاتار باشا، گلر نازلی نیگاردا
نوروز را می توان از اختراعات مربوط به کشاورزان اولیه دانست. از دوره جدید عصر سنگ (یئنی داش دؤرو) با تکامل عقلی انسان، کشاورزی به وجود آمد. به دنبال این اختراع کشاورزان در هر دوره ای از بهار دست به اختراع نوروز زدند.”
چنانچه بعدها سلسله هایی مانند اشکانیان – که تورک بودند – چند روز قبل از عید در صحن دربار 12 ستون از خشت خام برپا می کردند و بر بالای هرستون یکی از غلات مانند گندم، جو، ماش، عدس، ذرت و… می رویاندند تا بدانند کدام غله در آن سال بهتر می روید و محصولش فراوان تر است.
پس ازرواج کامل آیین زرتشتی، سه ظرف سبزی به نشانه سه اصل بنیاد ین پیام زرتشت یعنی پندار نیک ، گفتار نیک و کردار نیک، درخوان نوروزی جای میگرفتند.
عید نوروز سال ها پیش از میلاد در آذربایجان برگزار می شده و مردم برخی از احساسات بشر دوستانه و جهان بینی خود را با این جشنواره مربوط می دانند زیرا در اوستا کتاب مقدس زرتشتیان نوروز به منزله جشن ستایش رفاه مقدسات محسوب می شود و گفته می شود که نوروز عید فراوانی کشت و سرآغاز تندرستی و برکت و وفور است. در خانه ها نیز گفته اند که هفت نوع سبزی می کاشتند تا آن را که بهتر می روید بشناسند.
زردشت خود نیز عامل مهمی در گسترش کشاورزی در آذربایجان بوده است. به اعتقاد “بنیاداف” قید شدن این عید در سالنامه زرتشت به 4هزار سال قبل از میلاد بر می گردد. پیروان آیین زرتشت را عقیده بر آن است که در روز شش ماه فروردین زرتشت توفیق یافت که با خداوند مناجات کند، لذا این روز را به نام “نوروز” جشن می گرفتند.
در قرن نهم قبل از میلاد دولت تورک ماننا که از ممالک متمدن مشرق زمین بود در کشاورزی به پیشرفتهای فراوانی دست یافته بود. اهالی این دولت با اهالی دول دیگر عید بهار را به صورت باشکوه اجرا می کردند.
نظام الملک (عصر 11) در سیاستنامه خود نوروز را جشنی مردمی و جشن ملت بر می شمارد.
تقویم 12 حیوانی ترکان نیز بر اساس ماههای سال به گردش در میآمد و نهایتا در عید نوروز این گردش تجدید می شد.
“پائولو دلسول” در کتاب طالع بینی چینی می نویسد: حتی در عصر ما، چینی ها اعتقاد دارند که وقایعی که در هر سال رخ می دهد و افرادی که در آن سال به دنیا می آیند تحت تاثیر خصوصیت حیوانی است که در آن سال به دنیا می آیند تحت تاثیر خصوصیات خیوانی است که بر آن سال حاکم است. بنابراین چینی ها و کلیه ملتهای زردپوست، چه در کار و چه در دوستی و عشق و ازدواج، اهمیت فراوانی برای این سالها قائل هستند.
لازم به ذکر است که چینی ها و ژاپنی ها با تورکان همنژاد هستند. این همنژادی را می توان در آداب و رسوم مختلف، زبان و چنین مواردی مشاهده کرد.
این تقویم که جزء تقویمهای کهن می باشد از قرن هفتم هجری به قلمرو سیاست، علم و فرهنگ ایرانیان وارد شد.
در “دیوان لغات الترک” محمود کاشقیرلی نیز در مورد آداب و رسوم مربوط به نوروز در میان ترکان می توان به وفور مطالبی را مشاهده کرد.
همانطور که قبلا نیز ذکر شد این عید و جشن به عنوان جشن ملی یاد می شود. و یکی از بزرگترین جشنهای ملت تورک علی الخصوص تورکان آذربایجان همین جشن نوروز می باشد. در این جشن ملت تورک لباسهای نو می پوشیدند و به اجرای مزاسمات ملی می پرداختند از جمله می توان به اجرای حرکات پهلوانی، ایجاد آتش در اجاقها، اجرای رقص، طبخ غذاهای متنوع، ایجاد محافل ادبی و هنری، اجرای موسیقی و ترانه های اصیل به وسیله سازهای ملی آذربایجان همچون کمانچه – تار قوپوز و… (نوروز گلیر یاز گلیر // باهار گلیر ساز گلیر)، نوشتن نوروز نامه ، یاد کردن قهرمانها و شخصیتهای مختلف ملت تورک، قربانی دادن برای گؤک تانری و الهه های مربوط به آبهای سطحی و آتش و…(مثل آناهیتا که در دوره امپراطوری مادران –آنا خاقانلیقی- در عصر سنگ به وجود آمده بود)، تجدید عهد و پیمان با خالق هستی بخش و الهه های مربوط به آب – آتش و..
به عید نوروز عید علی (ع) نیز گفته می شود چرا که در این روز امام اول شیعیان مسئولیت خلافت مسلمین را به عهده گرفته است. و نیز بر اساس روایتی دیگر در همین روز حضرت محمد امیر مومنان را در غدیر خم به جانشینی خود برگزید.
از چیزهایی در سفره هفت سین می گذارند می توان از سمنو نام برد. سمنو تنها به معنای سرسبزی و طراوت نیست بلکه به معنای برکت نیز می باشد. سمنو به عنوان لذیذ ترین غذا در عید نوروز می باشد. و بعد از طبخ، آن را در میان خویشاوندان و همسایه ها تقسیم می کنند سمنو در میان ملت تورک به عنوان عامل تداوم بخش نسلها شناخته می شود. در نمونه های باقی مانده از ادبیات شفاهی یا فلکلور ، اشعار و داستان های بسیاری وجود دارد که به طور مستقیم یا غیر مستقیم، نوروز و ایام آن نقش مهمی در روند ماجرا ایفا می کنند. رسمی است که در زمان نوروز سمنو را در میان زنانی که دارای اولاد نمی شوند می گردانند و می گویند: “آی بونو گؤیردن تانری، بو گلینی ده گؤیرت، آرزوسونا کاما یئتیر. مطلبینه، مورادینا چاتدیر. عهدینی اومیدینی بیتیر” (ترجمه: ای خدایی که این سمنو را بارور کردی این عروس را هم بارور کن، آرزویش را اجابت کن، به خواسته اش برسان، به امیدی که دارد برسان)
مراسم سمنو نیز در آذربایجان اجرا می شود. و در مورد آن ترانه و ماهنی خوانده می شود و متناسب با آن رقص نیز اجرا می شود.
پس از دوره صفویه در زمان افشاریه و قاجاریه نوروز همچنان گرامی و محترم ماند و حکومت ها نه تنها سر ستیز با آن نداشتند بلکه در رونق آن سعی می کردند.
مراسم چهارشنبه سوری
مراسم چرشنبه آخشامی (چهارشنبه سوری) از مراسمات کهن آذربایجان می باشد که در اسفند ماه آن را اجرا می کنند. بنا به اعتقادات کهن تورکان نسبت به آب و آتش و.. در این ماه ما با چهارشنبه مختلفی از جمله “سو چرشنبه سی” ، “اود چرشنبه سی” و… مواجه بودیم ولی در حال حاظر ما عموما شاهد اود چرشنبه سی (چهارشنبه آتش) هستیم.
“شال ساللاماق” یا «باجالئق» از جمله سنتهای قدیمی آذربایجانیها در چهارشنبهی آخر سال محسوب میشود.
جوانان و نوجوانان آذربایجانی با برداشتن شال یا توبرهای در چهارشنبه سوری خود را برای اجرای این رسم قدیمی آماده میکنند و اغلب با تاریکی هوا به خانهی دوست و آشنا و فامیل و حتا دیگران میروند و شال خود را آویزان میکنند؛ به طوریکه دیده نشوند.
در گذشته اکثر خانهها در سقف دریچهای برای تهویه داشتند و معمولا شال از آن قسمت آویزان میشد؛ تا صاحبخانه هدیهای را در آن بپیچد. اما امروزه این رسم حالتی دیگر یافته است. برای مثال در را میکوبند و وقتی صاحبخانه در را باز کرد بدون دیده شدن بخشی از شال را به داخل خانه در حالیکهی گوشهی شال را در دست دارند، در را به روی صاحبخانه میبندند و بعد از گرفتن هدیه شال را برداشته فرار میکنند.
هدیهی گذاشته شده در داخل شال میتواند چیزهای مختلفی باشد که از آن جمله میتوان به انواع شیرینی و آجیل چهارشنبه سوری و میوه و … اشاره کرد.
شهریار نیز در اثر ماندگار حیدربابایه سلام خود به این آیین سنتی اشاره داشته است:
بایرامی دی گئجه قوشی اوخوردی
آداخلی قئز بیک جورابین توخوردی
هر کس شالئن بیرباجادان سوخوردی
آی نه گوزل قایدادی شال ساللاماق
بیک شالئنا بایراملئقئن باغلاماق
شال ایستهدیم منده ائوده آغلادئم
بیرشال آلئب تئز بئلیمه باغلادئم
غلام گیله قاشدئم شالی ساللادئم
فاطمه خالا منه جوراب باغلادی
خان ننهمی یادا سالئب آغلادی
آذربایجانیها چهارشنبه آخر سال را جشن میگرفتند
در دهههای گذشته ساکنان شهرها و روستاها، چهار چهارشنبه اسفندماه را جشن میگرفتند و برای هر یک نامی داشتند که امروزه فقط شاهد برگزاری جشن آخرین چهارشنبه سال هستیم.
برطبق سنتهای قدیم چهارشنبه اول را ”چیله قووان یا یالانچی چارشنبه یا قره چارشنبه” دومین چهارشنبه را ”کول چارشنبه” سومی را ”موشتولوق چی” و چهارمی را ”آخرچهارشنبه” میگویند.
زنان ترک چند روز قبل از چهارشنبه آخر سال به بازار میروند و برای سال جدید آیینه، کوزه سفالی، لباس نو و همچنین تنقلاتی از قبیل نخود، کشمش، مغز گردو و بادام و غیره را خریداری مینمایند.
در شب چهارشنبه گروهی از جوانان در کوچهها یا پشتبام منازل خود مخصوصا در روستاها اقدام به افروختن آتش میکنند و سپس از روی آن پریده و میگویند:
”اتیل باتیل چارشنبه
بختیم آچیل چارشنبه
باش آغدیم دیش آغدیم
بوردا قالسین”
بعد از آن مراسم شالاندازی و به عبارت محلی ”شال ساللاماق” یا ”کجاوه ساللاماق” و یا ”بئلی بئلی” آغاز میشود.
کجاوه ظرفی سه گوش و مثلثی شکل از جنس حلبی بوده و به جای شال مورد استفاده قرار میگرفت.
در این مراسم جوانان به پشت بام منازل دوستان و آشنا و همسایگان رفته و از مقابل پنجرهها یا روزنه پشت بام اتاقها شال و دستمال خود را به نیت و آرزویی که در سر دارند روانه پایین میکنند.
صاحبخانه طبق رسم معمول مقداری تنقلات یا پول، یکی دو دانه سیب سرخ یا تخم مرغ ب پز شده که در میان پوست پیاز آن را به رنگ سرخ در اوردهاند را داخل شال گذاشته و با دعای خیر وتکان دادن شال یا ریسمان دستمال انها را روانه میکنند.
در همین شب گروهی از دختران دم بخت و آرزومند از روزنه بامها یا کنار پنجرهها به فال گوش ایستاده و بعضی نیز بر سر چهار راه ها میآیستند تا به صحبتهای عابرین گوش داده و نیت و حاجت خود را با توجه به گفتههای آنها تفسیر و تعبیر نمایند.
صبح روز چهارشنبه دم دمای طلوع آفتاب مردم شهرها و روستاها از بزرگ گرفته تا افراد کوچک، دسته دسته بر سر انهار و چشمهسازها رفته و ضمن شادی سه یا هفت بار از روی آب میپرند و برای خود در سال جدید آرزوی سلامتی میکنند.
گروهی نیز با اعتقاد بر این که آبها هنگام تحویل سال از نو متولد میشوند، کوزههای کهنه خود را شکسته و کوزههای تازه را با آب پر میکنند تا بعدا در سال جدید به کنج اتاقها بپاشند یا در مشک بریزند یا چایی دم کنند و به این ترتیب ضمن دور کردن قضا و قدر الهی برای آنها در سال جدید مایه برکت باشد. امروزه با ارتباطات اجتماعی مردم با یکدیگر و تغییرات فرهنگی که در جوامع شهر و روستایی به وجود آمده، مراسم شالاندازی و آب پر کردن کوزهها تا حدودی رنگ و روی خود را باخته و به دست فراموشی سپرده شده است
آداب و رسوم فعلی در نوروز:
خانه تکانی
خانه تکانی از دیگر آئینهای نوروز است. ده پانزده روز مانده به نوروز خانه تکانی شروع میشود. در این آئین، همه وسایل خانه گردگیری و شستشو میشود و پاک و پاکیزه میگردد.
چنان زوایای خانه را می روبند که اگر تا یک سال دیگر هم آن زوایا از چشم خانم خانه پنهان بماند یا فرصت پاکیزه سازی آنها به دست نیاید، قابل تحمل باشد.
وسواس برای این پاکیزه سازی تا به حدی است که در و دیوار خانه اگر نه هر سال، هر چند سال یکبار نقاشی میشود.
پس از خانه تکانی، نوبت سبزه کاشتن میشود. مادران حدود یک هفته مانده به نوروز، مقداری گندم و عدس و ماش و شاهی در ظرفهایی زیبا می ریزند و خیس می دهند تا آهسته آهسته بروید و برای سفره نوروزی آماده گردد.
کارت شادباش
کاری که پس از شکل گیری روشهای جدید ارتباطی مانند نامهنگاری، یا شکل جدیدتر آن نامههای الکترونیکی رواج یافته، ارسال کارت شادباش است؛ یک هفته پیش از آغاز سال نو، زمان ارسال کارتهای شادباش فرا میرسد، فرستادن کارت شادباش برای همه دوستان و آشنایان، و اقوامی که در دیگر کشورها یا شهرها زندگی میکنند، البته کاری پسندیده است، امروزه و بعد از رواج تلفن بیشتر به یک تلفن برای گفتن تبریک سال نو پس از تحویل سال بسنده میکنند.
دید و بازدید
دید و بازدید رفتن تا پایان روز ?? فروردین ادامه دارد. اما معمولاً در همان صبح نوروز به دیدن اقوام نزدیک، مانند پدر و مادر، پدر بزرگ و مادر بزرگ، پدر و مادر زن یا شوهر، عمه، عمو، خاله، دائی و… می روند.
روزهای بعد نوبت اقوام دورتر فرا می رسد و سر فرصت به دیگر اقوام و دوستان سر می زنند و دیدارها تازه میکنند. حتی اگر کسانی در طول سال به علت کدورتهایی که پیش آمده از احوال پرسی یکدیگر سر باز زده باشند، این روزها را فرصت مغتنمی برای رفع کدورت می شمارند و راه آشتی و دوستی در پیش می گیرند.
مسافرت نوروزی
از آنجا که مدارس در ایام نوروز تا ?? فروردین تعطیل است، فرصت خوبی برای سفر کردن به دست میآید. پس گروه کثیری از مردم به شهرهای دیگر و نقاط خوش آب و هوا ی کشور که در ایام نوروز از آب و هوای معتدل برخوردار است، سفر میکنند. اما این سفرها نیز خالی از دید و بازدید نیست. مردم به دیدار یکدیگر می روند و دیگران را به شام و ناهار دعوت میکنند. سفرهای زیارتی نیز که از دیرباز مرسوم بوده، همچنان رونق دارد. به این معنی که عده زیادی شب عید به قم یا مشهد می روند و پس از یکی دو روز به خانه و کاشانه خود باز می گردند.
طبیعت گونو(سیزده بدر)
روز سیزدهم فروردین مردم به دامن طبیعت رفته و به بازی و گردش می پردازند. در عهد باستان عدد سیزده همچنین روز سیزدهم (سیزده فروردین) نحس و بدشگون شمرده میشد به همین دلیل مردم در این روز به دامن طبیعت پناه میبرند
غلامحسین کریمی دانش آموخته رشته برنامه ریزی توریسم،مدرس دانشگاه و عضو پیوسته انجمن علمی گردشگری ایران |