امروزه گردشگری شهری در کشورهای مختلف، سهم مشخصی در رشد اقتصادی دارد. کشورها بر اساس منابع موجود و ایجاد عناصر جدید، برای جذب گردشگران، برنامه ریزیهای کلانی انجام میدهند.
شرایط اقتصادی بعد از دهه 1970، سبب شد تا صنعت تورسیم به عنوان یک عملکرد شهری معرفی شود. در واقع بحرانهای اقتصادی در انگلستان، اروپای غربی و امریکای شمالی بر نقش سودآوری گردشگری شهری در راستای بهبود شرایط اقتصادی تاکید کرد. با این حال، توجه به گردشگری شهری در کشورهای در حال توسعه همچنان محدود است. اگرچه در برخی نواحی، تلاشهای زیادی برای ارتقای کیفیت گردشگری صورت گرفته است و بیشتر شهرهای بزرگ جنوب شرق آسیا دریافتهاند که توریسم میتواند راهی برای توسعه و گسترش مصرف و در نتیجه رشد اقتصادی شود.
بر این اساس سه موضوعی که بر گردشگری شهری در این نواحی تاثیر میگذارد، عبارت است از: گردشگری به عنوان تقاضا، عرضه کنندههای اقتصادی مثل تولید کنندگان یا بازار خدمات و کالا برای گردشگران و نهایتا عاملان سیاسی. به همین دلیل در اواسط دهه 1990 گردشگری شهری در کشورهایی مثل تایلند، مالزی و سنگاپور به یک محور کلیدی برای توسعه اقتصادی تبدیل شده است.
درمالزی، از دهه 1990، تلاش دولت در توسعه شهری و منطقهای و تاثیر آن بر توریسم در بازارهای داخلی و بین المللی گسترش یافته و گردشگری را به یکی از مهمترین عملکردهای شهری تبدیل نموده است. به طوری که این کشور با جذب نزدیک به 25 میلیون گردشگر در سال 2011، نهمین منطقه توریستی دنیا معرفی شده است.
در مالزی برای توسعه گردشگری شهری، توسعه زیرساختها در شهر برای تامین تقاضای گردشگران بومی و بین المللی و همچنین رشد گردشگری با مقایسه و بهرهوری از تجارب کشورهای توسعه یافته در این زمینه در دستور کار قرار گرفته است.
از دهه 1990، یعنی زمانی که از منابع تاریخی و فرهنگی برای توسعه اقتصادی استفاده شد، تلاش دولت در توسعه شهری و منطقهای و تاثیر آن بر توریسم در بازارهای داخلی و بین المللی گسترش یافته و گردشگری را به یکی از مهمترین عملکردهای شهری تبدیل کرده است. به طوری که این کشور با جذب نزدیک به 25 میلیون گردشگر در سال 2011، نهمین منطقه توریستی دنیا معرفی شده است که نتیجه آن درآمدی بالغ بر 18،4 میلیارد دلار و ایجاد 55565 شغل جدید در سال گذشته است. همچنین در درآمد ناخالص ملی، درآمد حاصل از گردشگری در این سال پس از نفت، گاز و انرژی، در رتبه چهارم قرار دارد.
یکی از دلایل موفقیت مالزی در زمینه جذب گردشگر، توجه مقامات اداری و سیاسی در سطوح مختلف به این مقوله است، مثلا در سال 1987 وزارت خانهای با عنوان فرهنگ، هنر و گردشگری تاسیس شد. از سال 1991 که در پروژه سیاست گردشگری ملی مالزی، محور کوآلالامپور - مالاکا به عنوان مهمترین منطقه جذب توریست معرفی شده، سرمایه گذاری عمدهای از سوی مقامات محلی و ملی برای بسترسازی تسهیلات توریستی صورت گرفته است. بخشی از این سرمایهها به ایجاد و توسعه مراکز خرید، گردشگاهها و مجتمعهای تفریحی و پارکهای طبیعی و همچنین مرمت و حفاظت از ساختمانها و نواحی تاریخی اختصاص دارد. به همین دلیل برنامهریزان شهرهای مالزی در طرحهای توسعه شهری از طریق تعریف محدودههای با ارزش تاریخی، سیاستهای حفاظتی مثل تبدیل بافت تاریخی به خیابان تاریخی- توریستی، ارائه خدمات و تسهیلات مربوطه با در نظر گرفتن نیاز گردشگران، به گردشگری توجه زیادی کردهاند.
از مهمترین اقدامات برای توسعه گردشگری میتوان به پروژههای مربوط به زیرساختها به خصوص فرودگاهها و سیستمهای داخلی حمل و نقل و مراکز اقامتی اشاره کرد. سه موضوع اصلی برای این هدف عبارتند از:
یکی از دلایل موفقیت مالزی در زمینه جذب گردشگر، توجه مقامات اداری و سیاسی در سطوح مختلف به این مقوله میباشد، مثلا در سال 1987 وزارت خانهای با عنوان فرهنگ، هنر و گردشگری تاسیس شد. از سال 1991 که در پروژه سیاست گردشگری ملی مالزی، محور کوآلالامپور - مالاکا به عنوان مهمترین منطقه جذب توریست معرفی شده، سرمایه گذاری عمدهای از سوی مقامات محلی و ملی برای بسترسازی تسهیلات توریستی صورت گرفته است.
برای مثال در کوآلالامپور و پنانگ، فرودگاههای بزرگی احداث شد که زمینه ارتباطی برای رسیدن به جنگلهای بارانی، و سواحل معروف را فراهم کرد. همچنین توسعه بزرگراه شمالی - جنوبی مالزی از دهه 1980 (که کوآلالامپور در مرکز آن قرار دارد)، سبب افزایش سرعت جابجایی گردشگران در نواحی مختلف شد. اقدام دیگر، توسعه هتلها در سالهای 1990- 1957 بود که ضمن افزایش ظرفیت برای پذیرش گردشگران، سبب تحول فرم شهری شد. مثلا در کوآلالامپور، محل هتلها در مسیر فرودگاه، ایستگاههای قطار و محدوده تجاری مرکزی شهر (CBD) قرار گرفت. اتصال خطوط حمل و نقلی و احداث ایستگاهها پیرامون مراکز خرید، کانونهای تفریحی و جاذبههای تاریخی، از دیگر اقدامات در این زمینه است.
از طرف دیگر، کشورهای منطقه جنوب شرق آسیا مثل تایلند، مالزی و سنگاپور، برای تبدیل به قطب گردشگری، به اجرای پروژههای مشترک مثل سیستمهای حمل و نقلی همچون بزرگراهها یا خطوط ریلی پرداختهاند.
همچنین از دهه 1990 اقدام برای حفظ میراث طبیعی و تاریخی در سراسر کشور آغاز شده است. حاصل این تلاشها، تبدیل دو شهر پنانگ و مالاکا (که دارای دسترسی آسان و عناصر تاریخی و هویتی بودند) به قطب گردشگری است. اگرچه کوآلالامپور از لحاظ گردشگری مقصد خوبی برای تفریح، خرید و انجام رویدادهای جهانی محسوب میشود و اقدامات دهه 1990 آنرا به یک منطقه مدرن گردشگری تبدیل کرده است. فعالیتهای صورت گرفته برای مالاکا مشابه نمونههای اروپایی است. چون هر دو مورد دارای ساختمانهای تاریخی و جاذبههایی مثل موزهها، گالریهای هنری، رستورانها و مراکز تفریحی - توریستی هستند.
علی رغم موفقیت کنونی در جذب گردشگر، فعالیتها برای ارتقای گردشگری در مالزی همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال، میتوان از برنامه ترویج گردشگری پایدار در سالهای آتی شامل درختکاری در جنگلها (تا کنون 10000 درخت کاشته شده است)، احداث هتلهای 4 و 5 ستاره سبز (توجه حفاظت از محیط زیست) در نقاط مختلف نام برد. بررسی نمونه مالزی بیانگر این مطلب است که در این کشور توسعه گردشگری در سه دسته قرار میگیرد:
در هر سه مورد، عامل کلیدی برای توسعه صنعت توریسم توجه مقامات ملی و سرمایه گذاریهای کلان به خصوص توسط دولت است. تجربه موفق مالزی در بهره وری از منابع موجود برای جذب گردشگر از یک طرف، و وجود پتانسیلهای لازم (در ابعاد مختلف طبیعی، تاریخی، فرهنگی و مذهبی) در ایران برای تبدیل به قطب گردشگری در سطوح مختلف منطقهای و جهانی، لزوم تفکر مجدد جهت تعریف برنامهها و اختصاص سرمایه گذاریهای کلان برای جذب گردشگر را بیش از پیش آشکار میسازد
غلامحسین کریمی دانش آموخته رشته برنامه ریزی توریسم،مدرس دانشگاه و عضو پیوسته انجمن علمی گردشگری ایران |